من اولویت چندمم
باید بفهمی
من اولویت چندمم ...
یا استراحت گاه نیستم ...
منو باید وسط سر شلوغیات بخوای ... وقتی دورت شلوغه و دستت بند ...
منو واسه اوقات بی حوصلگی و بیکاریت کنار نزار ...
ذخیره نگهم ندار ...
که وقتی بقیه نیستن باشم ...
واسه من ...
واسه خاطر کنار من بودن
اگه وسط مشغله هات جا باز کردی و فلان قرارُ کنسل ، حسابه ...
اگه وسط روز ... لای سر شلوغیات دلت هوامو کرد و تنگ شد برام،حسابه
وگرنه آخر شب ها که رو تخت دراز کشیدی و خوابیده هیاهوی دورت،همه بلدن بگن دلم برات تنگ شده
همه بلدن بگن دوستت دارم
منُ،بودنمُ،ذخیره نکن برای بعد
بعضی چیزا با ذخیره کردن زیاد نمیشن
تموم میشن ...
حروم میشن ...
مثل چایی که سرد میشه و میوفته از دهن ...